مرگ خالق «قدرتنرم» جوزف نای
خالق مفهوم قدرت نرم و نویسنده کتاب های راههای موفقیت در سیاست جهانی (2004) قدرت نرم، پارادوکس قدرت آمریکایی: چرا تنها ابرقدرت جهان نمیتواند بهتنهایی عمل کند (2002)، از قدرت بهعنوان ابزاری برای جذب و تأثیرگذاری یاد کرده است که فراتر از ابعاد نظامی و اقتصادی، شامل فرهنگ، ارزشها و سیاستهای دیپلماتیک از شاخص هایی جدید به کار برد که تا قبل از او کمتر کسی به اهمیت آن پی برده بود.
این دانشمند علوم سیاسی که به تازگی فوت کرده از اساتید دانشگاه هاروارد، و رئیس مدرسه حکمرانی کندی بود، مفهوم قدرت متحول کرد و استدلال کرد فرهنگ همراه با اقناع و دیپلماسی تاثیری به مراتب عمیق تر از زور و اجبار نظامی و فیزیکی به اندازه بمب اتم!
بر خلاف قدرت سخت که متکی به زور نظامی و تحریم های اقتصادی است،قدرت نرم به توانایی یک کشور برای متقاعد کردن دیگران از طریق جذابیت فرهنگی ،ارزش های سیاسی و دیپلماسی هوشمندانه است. برای ما ایرانی ها که با این مفهوم زندگی کردیم و در مقابل دشمنان مثل عربها، مغولها و... با وجود شکست در میدان نبرد و با بهره گیری از فرهنگ و علم ایرانی به تدریج قدرت سخت در خود حل کرد و در نهایت فرهنگ و عقاید خود را بر آنان حاکم کرد.
قدرت سخت متکی به منابع از جنیس توان نظامی بیشتر، قدرت مالی زیادتر و فناوری بروزتر است که با اعمال خشونت و کشتار همراه است. این قدرت سرعت اثرگذاری بیشتر دارد و محبوب دیکتاتورهاست. در حالی که قدرت نرم متکی فرهنگ و برای کسب آن نیازمند گفتمان سازی، هزینههای تدریجی و مداوم در یک بازه به نسبت طولانی تر برای کسب نتایج است. تغییرات گسترده و جریان ساز محیط جهانی طی دهه های اخیر و کاهش مقبولیت کاربرد قدرت سخت، توجه به مظاهر قدرت نرم را برای کنشگران اجتناب ناپذیر ساخته است. بنابراین کشورهای مختلف حتی در سطوح منطقه ای سرمایه گذاریهای قابل توجهی به منظور ارتقاء منابع قدرت نرم خود انجام می دهند. امروزه سرمایه گذاری در حوزه ی استحصال قدرت نرم امری نیست که هیچ کشوری از آن بی تاثیر نباشد.
ما باید با برنامه ریزی درست فرهنگی و اقتصادی برای امور و مسائل و معضلات حال و آینده کشور با تمهیدات درست در نظر داشته باشیم.